آوای آتشین

آوایی از کشورِ نگونبخت (افغانستان) بر ضد ددان

آوای آتشین

آوایی از کشورِ نگونبخت (افغانستان) بر ضد ددان

وکیل جان از خواندن نماز در عقب ربانی خونخوار به خود لعن گفت

وکیل جان یکی از پیر‌های مذهبی بود و چند سال قبل در شهر پشاور فوت کرد. او بیشتر از هزار مرید داشت و در کابل زندگی می‌کرد. یکی از خویشاوندانم که دوست صمیمی وکیل جان بود برایم چنین قصه کرد: « یک روز جمعه وکیل جان به خانه‌ام آمد. سخت می‌گریست، به خود دشنام می‌داد و می‌گفت که خداوند او را هرگز نخواهد بخشید. از او پرسیدم که چرا این طور پریشان است؟ در جوابم گفت که امروز ناوقت به نماز جمعه در مسجد جامع وزیر اکبرخان رسیدم، نماز شروع شده بود، من هم در نماز شامل شدم بدون این که توجه کنم که ملا امام کیست. در وسط نماز متوجه شدم که نماز جمعه را ربانی امامت ‌می‌کند. وقتی متوجه این مساله شدم، فکر کردم که در حال مرتکب شدن بزرگترین جنایت هستم چون ربانی یک قاتل و وطنفروش است و با استفاده از نام اسلام هزاران بنده بی‌گناه خدا را در خاک و خون غرق کرده است و حالا من در عقب او نماز می‌خوانم. به گریه افتادم و به خود لعن گفتم و نماز را ترک کردم.»
نظرات 3 + ارسال نظر
حامد 1386/12/09 ساعت 17:07 http://hasrat10mr.blogsky.com

سلام خسته نباشی حتما سر بزن

در مورد آپ عجیب من نظرت رو بگو !

جرعتم رو تحسین کن.

آژن 1386/12/10 ساعت 23:21 http://awazrazm.blogsk.com

درود بر شما
زیبا است و لی با تاسف باید گفت که بنا به مشکلات من نتوانستم مسلسل وبلاگ شما را دنبال کنم و هر جا هستی موفق باشید
کامگار باشید

شاداب 1387/07/25 ساعت 13:28

ببین جانم
خیلی جالب است
نمیدانم این پیر و مرید را مردم از کجا وارد مذهب و زندگی مذهبی ساخته اند؟

عجب پیر نادانی ُ‌از قصه وکیل جان فهمیدم که آدم بیسوادی در تعلیمات اسلام است
بخاطری که نظر به روایات واحادیث شریف خواندن نماز به امامت مسلمان فاسق هم میشود به شرط یکی دوبار

در این جا حاجت گریه و زاری این پیر ناخرابات و کم سواد چی بوده دگه خداوند در جرمی میگیرد که قصدی باشد ... این پیر این را هم نمیدانسته ...وای به حال این پیر و پیر پرستان !!!!

ببین شاداب جان

اینقدر ساده هم نیستی که مطلب را نفهمیده باشی. این پیر برای این نمی‌گریسته که خدا از او ناراضی خواهد شد بلکه برای این می‌گریست که چرا این اشتباه را مرتکب شده که در عقب خونخوار و جنایتکاری مانند ربانی نماز خوانده و به وجدان خود و به مردم چه جواب بدهد.

ضرور نیست که انسان همیشه بخاطر ترس از خدا کاری را نکند بلکه بالاتر از آن وجدان و شرف انسان است که انسان را آزار می‌دهد به شرطی که دارای شرف و وجدان باشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد